بینش جدیدی در مورد اپیدمی چاقی جهانی

17ژانویه 2021- بر اساس مطالعه ی محققان دانشگاه بیلور، تغییر در مصرف غذاهای خریداری شده از بازار، خارج از رژیم غذایی سنتی - نه کل کالری سوزانده شده ی روزانه - به طور قابل اطمینان با چربی بدنی کودکان بومی آمازون مرتبط است، این یافته ها بینشی در مورد اپیدمی چاقی جهانی ارائه می دهد.

دکتر ساموئل اورلاچر نویسنده ی ارشد این مقاله و استادیار انسان شناسی در دانشگاه بیلور، گفت: اهمیت یک رژیم غذایی ضعیف در مقابل سوزاندن کمتر انرژی در ایجاد چاقی در دوره ی کودکی تاکنون مشخص نبود. ما با استفاده از معیارهای استاندارد طلایی برای اندازه گیری سوزاندن انرژی، نشان دادیم كه میزان کالری سوزانده شده در روز توسط كودكان نسبتاً لاغر در مناطق روستایی در آمازون تقریباً مشابه با همتایان چاق تر آنها است که در حاشیه ی شهر(peri-urban) زندگی می کنند و حتی مشابه با تعداد کالری سوزانده شده توسط کودکانی است که در شهرهای صنعتی آمریکا زندگی می کنند.

وی گفت: تغییر در مواردی مانند فعالیت بدنی عادی و فعالیت ایمنی بدن، هیچ تأثیری بر مصرف انرژی روزانه کودکان در نمونه ی ما نداشت.

نتایج این مطالعه در ژورنال تغذیه، مجله برجسته انجمن آمریکایی تغذیه منتشر شده است و توسط بنیاد ملی علوم تأمین مالی شده است.

دکتر اورلاچر گفت: این نتیجه ی اولیه به تنهایی، از یافته ی قبلی ما مبنی بر ثبات نسبی میزان سوزاندن کالری روزانه توسط کودکان در سبک های مختلف زندگی و محیط های مختلف حمایت می کند. اما مطالعه ی اخیر ما فراتر رفته و نشان می دهد که کودکان آمازونی که غذاهای پر کالری بازاری بیشتری مصرف می کنند، به طور مداوم چربی بیشتری در بدن خود ذخیره می کنند.

وی گفت: این یافته ها بطور کلی از این دیدگاه پشتیبانی می كند كه تغییر در رژیم غذایی احتمالاً عامل اصلی رشد جهانی چاقی كودكان است، به ویژه در زمینه اسکان سریع در شهرها و یکپارچگی بازارها در كشورهای با درآمد كم و متوسط.

نرخ جهانی اضافه وزن / چاقی در کودکان و نوجوانان در سن مدرسه از 4٪ در سال 1975 به 18٪ از سال 2016 رسیده است. این نشان دهنده ی یک بحران بزرگ در بهداشت جهانی است. کودکانی که دارای اضافه وزن و چاقی هستند اغلب تا بزرگسالی نیز اینگونه باقی می مانند. آنها امید به زندگی کوتاه تری دارند و در طول زندگی بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری های غیرواگیر از جمله دیابت نوع 2 و بیماری های قلبی هستند.

دکتر اورلاچر گفت: در حالی که سریعترین افزایش در اضافه وزن و چاقی در دوره ی کودکی، در حال حاضر در مناطق روستایی و در کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​گزارش شده است، تعداد کمی از مطالعات قبلی به جای تخمین به اندازه گیری واقعی میزان صرف کالری روزانه توسط کودکان در مناطق مختلف برای شناسایی علت عدم تعادل انرژی پرداخته اند.

برای بررسی رژیم های غذایی و مصرف انرژی کودکان در سنین مدرسه در اوایل یکپارچگی بازار و بررسی ارتباط آن با اضافه وزن / چاقی، اورلاچر و محققان همکار، داده های 43 کودک روستایی و 34 کودک از جمعیت شوار که در حومه شهر اکوادور آمازون زندگی می کردند را جمع آوری کردند. شوار(Shuar) جمعیت بومی بزرگی در حدود 50،000 نفر هستند. کودکان در نمونه ی مطالعه روستایی در منطقه ای منزوی از نظر جغرافیایی زندگی می کردند و عمدتا به سبک زندگی مبتنی بر شکار، ماهیگیری، جستجوی غذا و باغبانی در مقیاس کوچک زندگی می کردند. در مقابل، کودکانی که در نمونه مطالعه ی حاشیه ی شهر شرکت داشتند در مرکز بازار منطقه ای با دسترسی به جاده ها، بیمارستان، فروشگاه ها، رستوران ها و سایر امکانات بازار زندگی می کردند.

برای اندازه گیری تنوع در یکپارچگی بازار در میان خانوارها، محققان اطلاعاتی را درباره مواردی مانند درآمد و دسترسی به آب جاری جمع آوری کردند. آنها همچنین فعالیت بدنی کودکان را با استفاده از دستگاه های پوشیدنی و فعالیت ایمنی بدن با اندازه گیری نشانگرهای زیستی در نمونه های خون گرفته شده از انگشت کودکان اندازه گیری نمودند. از همه مهمتر، محققان از روش ردیابی ایزوتوپ پایدار "doubly labeled water" برای اندازه گیری میزان روزانه ی سوزاندن کالری و از روش تنفس سنجی برای اندازه گیری میزان انرژی سوزانده شده در حالت استراحت استفاده کردند که هر دو روش استاندارد طلایی برای اندازه گیری میزان انرژی سوزانده شده ی روزانه است که غیرتهاجمی و کاربر پسند می باشند.

این مطالعه نشان داد که:

•         كودكان حاشیه ی شهر به طور متوسط ​​65٪ چربی بدن بیشتری نسبت به كودكان روستایی دارند، بیش از یك سوم كودكان حاشیه شهر در گروه اضافه وزن طبقه بندی می شوند، در مقایسه هیچ یک از كودكان روستایی دارای اضافه وزن نبودند.

•         کودکان حاشیه ی شهر بیش از چهار برابر کودکان روستایی غذاهای خریداری شده از بازار را مصرف می کنند.

•         كودكان حاشیه ی شهرها و روستا دارای فعالیتهای بدنی مشابهی بودند.

•         کودکان در حومه شهر 108 کالری در روز کمتر از کودکان روستایی هنگام استراحت می سوزانند. این تا حدی به 16-47٪ سطح پایین تر فعالیت ایمنی مربوط می شود.

•         میزان یکپارچگی بازار، فعالیت ایمنی و فعالیت بدنی، هیچ تأثیری در میزان کلی سوزاندن انرژی توسط کودکان نداشت، زیرا کودکان حاشیه ی شهر و کودکان روستایی تقریباً به میزان مشابهی کالری می سوزانند.

•         تنوع در مصرف غذاهای بازاری، نه در میزان سوزاندن انرژی روزانه، با چربی بدنی کودکان ارتباط دارد.

با اندازه گیری همزمان جنبه های مختلف معادله ی تعادل انرژی، محققان بر این باورند که یافته های آنها شواهد قانع کننده ای در مورد نقش اصلی احتمالی تغییر رژیم غذایی، به جای کاهش سوزاندن روزانه ی انرژی، در افزایش افزایش چاقی کودکان در بسیاری از جمعیت ها ارائه می دهد.

دکتر اورلاچر، گفت: یافته های ما با نتایج تحقیقات در حال رشدی که نشان می دهد رژیم غذایی نامناسب مهمترین عامل زمینه ساز چاقی در دوره ی کودکی است، مطابقت دارد. ورزش کاملاً بخش مهمی از این معادله است و برای داشتن یک زندگی سالم ضروری است، اما به نظر می رسد که رژیم غذایی بیشترین ارتباط مستقیم را با چاقی دوره ی کودکی و تعادل طولانی مدت انرژی دارد.

محققان قصد دارند این تحقیق را با جمع آوری داده های طولی برای ارزیابی تکامل چاقی و بیماری های قلبی متابولیکی در طول زندگی کودکان ادامه دهند. آنها همچنین قصد دارند اطلاعات دقیق تری در مورد رژیم غذایی افراد شرکت کننده جمع آوری کرده و طیف وسیعی از سبک زندگی و عوامل بیولوژیکی را برای شناسایی مسیرهای علیتی تجزیه و تحلیل کنند. نکته اساسی در این تلاش ها تعیین نحوه به کارگیری بهینه ی یافته ها برای بهبود سلامت کودکان در کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط ​​است.

دکتر اورلاچر گفت: چاقی در دوره ی کودکی، مسئله پیچیده ای است که باید در سطوح مختلف از بیولوژیکی تا زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رفع شود. خلاصه ی کلام این که، تمام کسانی که روی این مشکل کار می کند تنها یک هدف دارند: بهبود سلامتی و سلامتی مادام العمر کودکان. ما امیدواریم که این کار در نهایت بتواند به این تلاشها کمک کند، به ویژه برای جمعیت شوار که سخاوت و مشارکت آنها این تحقیق را امکان پذیر کرد.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20210117/Study-offers-new-insight-into-the-global-obesity-epidemic.aspx